بیاین دور هم بخندیم یکم
تا حالا بیهوش نشدم
فامیل ما حین بهوش اومدن به پسر خالش میگفت میدوووونی من خرررررم؟نمی دووونی بدوووون
بعد عمل بینیم ده سال پیش به بابام میگفتم آینه بده ببینم چقد کوچیک شده 😆😆😆🤣🤣🤣
سوتی ندادم خداروشکر
دوبار رفتم اتاق عمل
وقتی ازم پرسیدن ک اسم و فامیلت چیه و چن سالته،ی کرمی درونم میگفت اشتباه بگو خودتو بزن ب دیوونگی😂😂😂
خودم تو ریکاوری هی داد میزدم بگید مامانم بیاد تو رو خدا 😂😂😂
من بیهوش نشدم
ولی شوهرخاله ی بابام عمل پروستات کرده بود، تعریف میکرد پسرش که گویا وقتی به هوش اومده بنیان گذاران انقلاب اسلامی رو به رگبار بسته 😂😂
بعدم دنبال زینب بوده که بیاد براش سرم بزنه 😂
دختر عموم بعدی که بهوش اومد دکتر میخاست میزان هوشیاریش رابسنجه گفت خوب حاج خانم چیزی هم خوردی؟ ؟گفت اره گهه تو راخوردم
من تو سزارین بیهوش نبودم بی حسی بودم.ولی نمیدونم چرا بعده عمل خوابم گرفته بود.بیدار شدم دیدم تو اتاق یه آقایی کنارمه.. داشت اونجا رو تمیز میکرد. بهش گفتم آقا تورو خدا ،تو رو قرآن راستشو بگو ساعت چنده التماس میکردم..یه جوری می پرسیدم انگار چی ازش میخوام
تاحالا بیهوش نشدم
تو ریکاوری بعد زایمان میگفتم بچم طوریش بشه یا عوض بشه من میدونمو شما 😂😂😂
من و دکترم و پرستار سر ماده بیهوشی بحث میکردیم
پرستار میگفت ۵ سی سی بزنم
من میگفتم دو سی سی
دکتر میگفت بخواب دختر ، کمه ۳ سی سی بزن
موقع به هوش اومدن هی میگفتم دو سی سی سه سی سی 😆😆😆😆
سوتی ندادم... واسه من دوزش کم بود ، خیلی شدید نبود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
