وای ی چیزی یادم اومد
سر ی سقطم گفتن باید کورتاژ بشی،بردنم اتاق عمل من به مستخدم میگفتم هیچکی ک بجز دکتر نمیاد تو اتاق عمل اونم میگفت نه دخترم فقط دکترته و متخصص بیهوشی هستن دیگه کسی نمیاد منم نمیمونم میرم
همش استرس داشتم ی عالمه دکتر بریز رو سرم تو اون وضعیت نابهنجار🙈
موقعی ک بیهوش میشدم لحظه آخر ک داشتم بیهوش میشدم دیدم در باز شد دانشجوهای پزشکی اونم پسر ریختن تو اتاق عمل😬😬😬
میخاستم پاشم همه فحش بدم و بزنمشون و فرار کنم،تو همین فکرا بودم ک دیدم ی نفر بالا سرم اسممو میپرسه،دیگه کار از کار گذشته بود و دستم بهشون نرسید😂😂😂