2777
2789
عنوان

اخرین شب اقامت توی خونه پدرتون چه حسی داشتید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 685 بازدید | 72 پست
کاش شب آخرم من هم بشه بعد 5سال عقد عروسی کنم بگم امشب آخرین شبه. میشه صلوات بفرستید 

اللهم صل علی محمد و آل محمد

زندگی کوزه ی آبی خنک و رنگین است ، آب این کوزه گهی شور گهی تلخ گهی شیرین است 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من مجردم ولی بشدت ماماندوستم فک کنم زجر کش بشم....عشق فقط ننه آدمه 😂😂😂😂

 J'aime tes cheveux enneigés pour toujours . silk for ever 💟my bob هرچی بیشتر آدمارو میشناسم سگمو بیشتر دوست دارم🐕 🤍 بیا اینجا بنویس برات نادعلی بخونم 🦋
ای جانم عزیز، ببخشید اگه ناراحتت کردم 

ن عزیز شما ناراحتم نکردی ک

تاپیکت خیلی حس خوبی داره اتفاقا دقیقا حس همون شب رو داره هم تاپیک خوبیه هم بد 😇 


الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌺

اون شب که بیشتر بفکر مراسم فرداش بودم ولی

دو سه روز قبلش که جهیزیمو بردن خونه خودم خیلی ناراحت بودم و بغضکردم...اونموقع نفهمیدم امابعدها فهمیدم منزل پدری امن ترین جای دنیاس۰❤❤❤

دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین.... سینه را ساختی از عشقش سرشارترین ..... آن که میگفت منم بهر تو غمخوارترین .... چه دل آزار ترین شد چه دل آزار ترین...💔
اقامت دائم یا موقت؟

ایا در هتل اقامت گرفته اید؟😂

شوخی کردم

عزیزم وقتی ازدواج کردی دیگه اون بستگی به خودت داره

به خودت کمی اهمیت بده...  وگرنه لابه لای زندگی از بین می‌روی و هیچ کس هم نمیفهمد ...
خووشحال بودم ک دارم از جهنم نجات پیدا میکنم اکثرا گریه میکنن ولی من گریه نکردم حتی وقتی مامان و بابا ...

عزیزم♡

به خودت کمی اهمیت بده...  وگرنه لابه لای زندگی از بین می‌روی و هیچ کس هم نمیفهمد ...

توروخدا دعا کنید منم ب کسی ک چند ساله ب پاش نشستم برسم التماستون میکنم

برام ی صلوات میفرستین با کسی ک دوسش دارمو چند سال ب پاش نشستم ازدواج کنم؟؟ تنها مشکل زندگیم همینه دعا کنین برام حل بشه بهش برسم خیلی فکرم روحم خستس داغون شدم

اخرین شب حسی نداشتم

چون نمیدونستم قراره چی بشه

راحت خوابیدم

صبح بلند شدم 

مامانم برام دوتا نیمرو درست کرد

نمیدونم چراعجیب بهم مزه داد

یه شگم سیر خوردم ویه چایی

یه حس غریبانه ای داشتم...

بعدشم شوهرم اومد ورفتیم ارایشگاه و....

ابن اخرین صبحانه من خونه مامانم بود

تا الان که پنج سال میگذره ومن اجازه ندارم تنها برم خونه خودمون و شب رو اینارو بمونم

درحسرت خونمون دارم میسوزم😢

استارتر نمیدونم چرا این تاپیک رو زدی ولی الان دارم به پهنای صورتم اشک میریزم

توروخدا دعا کنید مشکلاتم حل بشه 

بیا عروسکاموببین😍...کانال عروسکسازی من رو تو ایتا سر بزن.   https://eitaa.com/gisooarusak     تنبلی تخمدان درمانش اصلاح سبک زندگیه برای اطلاعات بیشتر این پیج رو دنبال کنید و اگه بهتر شدین برام دعا کنیدniloofarpcossupport              

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز