یک ساله عقد بخاطر شرایط کرونا خانواده ما کلا رفت و آمد و قطع کرد اما خانواده همسرم چون نزدیک هم هستن همش هر روز پیش هم هستن و همسرم همش توقع داره بیام تو جمع غر نزنم هر وقت قرار شد جمعشون جمع باشه ماهم باشیم و نه نیارم
خسته شدم همش سمت خانواده اون بودیم هر سری خانواده من دعوت کرده یه بهانه داشته مثلا کار داره،ماشینش خرابه و...
این آخرین بار مامانم دعوت کرد سه شنبه تعطیله بیاین گفتم ماما دعوت کرده گفت بگو فردا نمیآیم امروز
منم عصبی شدم خودم حاضر شدم اومدم خونمون گفتم بابام دعوتم کرده تو نیا
شب ناراحت بود گفت ماشین میارم از شرکت میام
برای پنجشنبه هم خواهرم دعوت کرده چون هفته پیش دعوتشو رد کرد این هفته بهونه نداشت و قبول کرد
الان انتظار داشتم فردا حداقل بیاد دنبالم باهم بریم گفتم مامانم اینا صبح میخوان برن جایی من نمیدونم چجوری بیام گفت صبح به داداشت بگو ببارت
گفتم تا ۴صبح احیا هست من چجوری ساعت ۷ صبح برم خونشون برای افطار دعوت کرده
گفت من ماشین ندارم
گفتم پس چجوری سه شنبه مامانم دعوت کردمیگفتی بمون فردا میبرمت دیدی فردا هم نمیبردی!
نمیاد دنبالم بعد بهم میگه صبح زنگ بزن ساعت ۱۱ بیدارم کن
منم عصبی بودم گفتم خودت ساعت بزار بیدارشو
اینو گفتم خیلی ناراحت شد و گفت باز رفتی پیش خانوادت سرت گیج رفت
خیلی دلم شکست
خودش راحت حرفشو میزنه میگه برو تنها
من که میگم خودت ساعت بزار اینطوری حرف میزنه😔
حالا اگه خانواده خودش بود از دو روز قبل میومد دنبالم که جمعشون جمع باشه
چیکارش کنم بیاد سمت ما