2777
2789
تا 12 هفته ی جوری نگهش دار آن تی بدی خیالت راحت بشه

سری قبلی ب مادرشوهرمو خواهرشوهرم گفتم‌بین خودمون باشه ک بعدشم مجبور شدم بیمارستان بستری بشم خواهرشوهرم حتی ی زنگ نزد واسم احوالم بپرسه شنیدم پشت سرم گفته بود جرئت نکردم زنگ بزنم خوشش نمیاد کسی بفهمه 😔من اونا رو خودی فرض کردم اما...

به نظرم تو این کرونا تا میتونی زیاد نرو بیا هم خطرناکه برات هم اونا بو نمیرن، به شوهرم بگو میترسم اخبار نشون میده کرونایی هارو بگو واییی خدا وفلان آب وتاب بده بگو میگن چقدر واسه زن باردار بده خدایی هم خطرناکه ولی این روش زیاد نمیری بیایی که بفهمن 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به نظرم تو این کرونا تا میتونی زیاد نرو بیا هم خطرناکه برات هم اونا بو نمیرن، به شوهرم بگو میترسم اخ ...

هفته یه بار مجبوریه رفتنمون اخه کم جمعیتن کسی نیس فقط مادرشوهر و پدرشوهرم

حتما خانواده شوهرت دهنشون قرصه

اتفاقا بعد حاملگی خواهرشوهر عزیزم گفت قدر شوهرت رو بدون هر کسی بود طلاقت می داد، البته متلکش رو خدا خوب جواب داد و دو بار سقط کرد، منم عمدی زود میگم که بزار از حسودی بترکن 

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است موهای من از عصر همون روز بلند است
اصلا نگو

عزیزم شوهرم من مثل شوهر تو دوس داره سریع بگه اما گفتم بزار آزمایش‌های اولیه رو بدیم ایشالاه همه چی اوکی بود بگو 😌 فقط نمیدونم مثل بچه اولم شیرینی بگیریم ببریم یانه همین طوری شوهرم خودش بگه

اتفاقا بعد حاملگی خواهرشوهر عزیزم گفت قدر شوهرت رو بدون هر کسی بود طلاقت می داد، البته متلکش رو خدا ...

حاملگی خارج رحمی منظورم بود

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است موهای من از عصر همون روز بلند است

ازخانواده شوهر توقع بیش ازاین نمیشه داشت من حالا بارداری اولم بود ازسقط واینام بدجور میترسیدم با این روش ها ویکمی هم اخم به شوهرم گفتم روم نمیشه بیام اونجا با این شکم یا کمرمم درد میکرد خدایی وگفتم زشته اززناشویی ما بفهمن میخوایی بری بگی فلان کارکردی وهم میترسیدم بیشتر ازحرف مردم بدم میاد توی 5 ماه بودم رفتم ی بار خودمونم شام خریدیم رفتیم دستم به سیاه سفید نزدم گفتم کمرم دردمیکنه به شوهرم قبلش خوش بلندشد ظرفا و گذاشت آشپزخونه تا الانم اصلا نرفتم واقعا هم روم نمیشه بااین که شکمم کوچیکه وکرونا هم که هست بهتر بهونه کردم انقدم التماسم میکنن بیا منم میگم نمیتونم بشینم همش دراز کشم خود شوهرم میره چند وقت ی بار ومیاد 

تازه عید هم نرفتم ولی اونا میخواستن بیان پدرشوهرم و زن بابا شوهرم چون مادرشوهرم فوت کرده ما عقد بودیم، به شوهرم زنگ زدن شوهرم گفته بود خونه مادرشه کمرش دردمیکنه آوردم بهش برسن، 🤭کمرم در می‌کرد ولی دلم گرفته بود رفته بودیم سربزنم اون روز دیگه اینجوری گفته بود منم گفتم عیب نداره بزار به دنیا بیاد حالم جا آمد دعوتشون میکنم جشن میگیریم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792