هفته پیش داشتم تلفنی صحبت میکردم با مادرم ،،،،شوهرم از اون ور سلام رسوند به مامانم منم برای حفظ حرمت گفتم مامانم سلام میرسونه مامانم اونجا منو رگباری دعوا کرد که چرا سلام میرسونی و فلان منم ناراحت شدم یه هفته اس زنگ نزده بخدا در حالی که میمیره برای برادرم. هیچ وقت منو دوست نداشتن هیچکدومشون تو دلم پر کینه است پر از حس بد به همه بخدا واسه عروسش یعنی زن برادرم هر روز سبزی میخرت و خرید میکنن برای ما هیج کار البته انتظاری ندارم ولی خب محبته عروسمون اینجا حس غربت نداره که من بخدا دارم دعا کنید ما از این شهر بریم نبینمشون دیگه
فردا میخوام به روانشناس زنگ بزنم باهاش صحبت کنم مشورت کنم قهر بی دلیل آسایش زندگی منو سلب میکنه بخدا دلن میخواد برم خوزستان با شوهرم و بچم دور دور باشم نبینم اینا رو
میدونی کجاش خنده داره؟ این که تو فکر میکنی من خودمو درگیر یه بحث احمقانه میکنم درحالی که حتی نمیدونم طرف مقابلم توی دنیای واقعی چند سالشه و چقدر سواد داره 😂 ولی من فقط حرفم و میزنم و میرم اگر هزار بارم ریپلای کنی نگاه نمیکنم🤭 اینترنت جامعه را به فساد نکشیده ، این فساد شماست که اینترنت آن را به تصویر کشیده
عزیزم من درکت میکنم بخدا کرونا گرفتم یه هفته جون میدادم مامانم بهم زنگ نزد حتی یه کاسه سوپ درست نکرد برام بیاره ولی داداشم کرونا گرفت براش گوسفند قربونی کرد هر روز براشون میرفت خرید بهترین میوه و خوراکی ها رو براشون میخرید خودش کرونا گرفت من با اینکه کلی فاصله داریم براش غذا میبردم کلی بهش زنگ میزدم ولی مادرم حتی بخاطر حفظ ابرو جلو شوهرم کاری نمیکنه برام حاضره از جیب من بزنه واسه خودش و داداشام سالی یه بار شام و نهار دعوتمون نمیکنه هفته ای چند بار داداشم اینا رو دعوت میکنه تا مریضم میشه من و خواهرم باید خونه زندگی ول کنیم بریم پرستارش شیم داداشام هیچ کدوم نمیان دو روز بمونن پیشش هی دلم پره خواهر