من یه دخترم
یه دختر ۲۴ ساله که تا الان هیچ خواستگاری نداشتم
از خونمون و خانوادم متنفرم
فقط منت میذارن که ما این کار رو کردیم اون کار رو کردیم و....
همش منت میذارن که همه حسرت زندگی شما رو دارن
ولی ما تو زندگیمون هیچی نداریم
خیلی پول دارن ولی تا الان فقط دوبار مشهد رفتم همین تا حالا هیچ مسافرتی نرفتم
سالی یکبار خرید لباس میکنم اونم هربار میخرم میگن فقط بخر و رو هم انبار کن
حتی به خودشون هم نمیرسن و فقط توی خونمون دعوا داریم
دلم میخواد از این خونه فرار کنم ولی میترسم
ازشون متنفرم کاش اصلا نداشتمشون
کاش اصلا به دنیا نمیومدم
کاش میشد مرد....