توی تاپیک قبلی همه چی رو توضیح دادم خیلی طولانیه نمتونم دوباره بگم.خلاصش اینکه دیروز الکی الکی با شوهرم دعوامون شد حسابی.
پسرمو برده خونه مامانش.دلم یه ذره شده واسه شنیدن صداش😢😭
مادرشوهرم دوساعت پیش زنگ زد گف اومدم دیدم زنگ زدی منم گفتم نه زنگ نزدم.گفتم بیام دنبال بچه یا میارینش...دیگه گف چرا اینجوری منم توضیح دادم اونم گف من نمدونم و ...ولی درکل طرف اونو گرف بعدم گف دخترای من که اینکارا رو نمبکنن گفتم با دختراتون مقایسه نکنین شما که اینجا نبودین گف بلاخره هرکس جنس طرفشو میشناسه😐من گفتم مامان جان من مگه چکار باید واسش میکردم و نکردم؟!گف مشخصه دیگه منم گفتم خوبه دیگه همه خوبن من بدم اونم قطع کرد.دوباره زنگ زدم صدای پسرمو بشنوم جواب نداد