2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خونبس چیه

از اونی که روزی ده بار می‌گفت دورت بگردم چخبر؟! هنوز داره میگرده یا تو اولین خروجی پیچید به بازی؟!:) گاهی اوقات حسرتِ تکرار یک لحظه،دیوانه‌ کننده‌ترین حس دنیاست🥲

عزیزم من تا اخرش خوندم  بالاجا که کنیز  رباب بود  با دعا طلسم ژوان رو دعا خور میکنه و میشه هووی رباب  اولش سما رو از چشم رباب میندازه و شک تو دل رباب ایجاد میکنه که سما با ژوان رابطه داره  و رباب بخاطر این سما رو میده به برادرشوهر بالاجا یه مرد لنگ ولی بعدش اون مرد سما رو کتک میزنه سما به خانه پدر بزرگش بر میکرده با دکتر ازواج میکنه  زبونش که لال بود درست میشه سه دختر میاره  و اما رباب با وجود چهار پسر و یه دختر  ژوان با طلسم بالاجا  اون رو به عقد خودش میاره میبرتش تو عمارت  رباب  در اخر رباب و بالاجا و ژوان به سفر کربلا میرن  بچه بالاجا تو تو شکمم میمیره سقط میشه وقتی به دکتر مراجعه میکنن  میگن بچه مرده زن دکتره به رباب میگه میخوای کاری کنم هیچ وقت یچه دار نشه بعدش با یه مشت دارو گیاهی بالاجا  نازا میکنه  بعد که سفر برگشتن  سما واسه رباب نامه مینویسه میگه من زمانی که لال بودم همه چی درمورد رباب فهمیدم ولی زبون نداشتم که به تو بگم با دعا ژوان رو به عقد خودش در اورده و رباب موقع مرگ پدرش که  میره به روستاشون از سید کمک میگیره سید میگه طلسم فقط با مرگ بالاجا از بین میره که رباب به قتل حاضر نبود  و برمیگرده به عمارت و درکنار ژوان میمونه در حد دوست هم خونه ولی رابطه نداشتن رباب دخترش پسراش عروس میکنه و تو سن ۵۰سالگی رباب  بالاجا خودکشی میکنه  و طلسم باطل میشه در سن ۵۰سالگی رباب ژوان باز عاشق رباب میشه مثل اول  و رباب بخاطر توسط بالاجان مسموم شده بود قبلا تو سن۷۲سالگی کور میشه  و در سن ۸۰سالگی میمیره  ژوان در سن۹۰سالگی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز