بچها من رفتم کلاس گل آرایی به یه درآمدی رسیدم بعد وقتی شوهرم میخاست منو بفرسته طلاهای که از خونه بابام آوردم بهش دادم گفتم اینا برای خودت که حساب نداشته باشیم اینو خودم دلم میخواست که اگه به جایی نرسیدم اشکال نداشته باشه برام ولی شوهرم گفت نمیخام. بنده خدا ولی من گفتم نه بعد لازمش شد فروخت بعد منم بهیه درآمدی رسیدم الان بعد به خواهر شوهرم گفتم من روز اول به شوهرم طلا دادم گفتم خودم میخام هزینه کنم اون گفت ناراحت نشده بعد منم گفتم نه چرا از خداش هم بوده الان خیلی احساس شرم و پستی میکنم که شوهرمو کوچیک کردم جلو شوهرم هم نگفتم ولی خیلی ناراحتم خیلی احساس تنفر دارم از خودم شما بگین خیلی کارم ناجوانمردانه بوده؟؟؟