سلام دوستان من یه نوزاد پسر سه ماه و نینه دارم نادرشوهرم طبقه مایین من زندگی میکنه گاهی توی بجه داری کمک نیکنه به من که ممنونشم ولی یه کارش من رو ناراحت میکنه نثلا عادت های بچم رو به خودم تذکر نیده من اگه بغلش میکنم تا آروم بشه میگه نه لچت از این کار بدش میاد میخوای آرومش کنی بخوابون رو مات تو بغل دوس نداره کلافه میشه آخه من که مادرم بعتی نمیدونم بچم از چه کاری خوشش میاد یا نمیاد چرا این نرفا رو نیزنه من اعصابم به هم میریزه اصلا منطقی نیس برام دیگه از نادر مکه تزدیک ار داریم مادر خودش یعنی نمیدونه عادت های بچش روتو رو خدا بگید چیکار کنم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نه از اینکه تذکر میده مدام به من چیکار کنم ناراحت میشم یعنی چی اون میخواد به من بگه من بچم به چه چیز ...
حساس نشو.ازتجربیاتش استفاده کن.بچه همیشه کوچولو وسبک نمیمونه.چندوقت دیگه از درد گردن وشونه ودست وکمر مینالی.اما پا چاره داره.ی پتو یاچیزنرم بذار زیرپات وبچه رو بذار رو پا.
شکرخدارو کن ک کمک حالته.خیلیا کمک نمیکنن و فقط دستورمیدن.نیمه پرلیوان رو ببین
بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.
به نظرم درست میگه تو بغلت عادت میکنه و به جایی میرسه که خودتم کلافه میشی ولی رو پات حداقل نشستی اگه ...
نه منظورم اینه که میخواد بکه من عادتاش رو میدونم مثلا اسباب بازی و جغجغه دیگه چیه بهمنمیگهاز این اسباب بازی ها خوشش نمیاد به فلان اسباب بازی عا ت داره یا اینکه پاهاش رو ببند نیخواد بخوابه رو پات میذاری من گوش میدم ولی خوب یه وقتایی هم نیاز بچم رو میدونم که اون موقع به مننیاز داره امروز ختنه کردمش شیر من رو میخوره خیلی گریه کرد و بی قرار بود بچم همش به من کف بده به من ساکتش کنم من گفتم مادر الان دوس داره تو بغلم باشه الان بی قراره شما بذارید آروم میشه همین جوری بالای سر من وایساده بود و بعدش که بچم آروم شد و خوابید بعدش که دوباره گریه کرد به من کف بده به من آرومش کنم و در آخر گف بچم روی ما عا دت داره تو بغلش کردی کلافه میشه دوس داره به قان ن خودش آرومش کتی بغلش نکن خوب این چه حرفیه یعنی من که مادرم نمیفهمم
نه چون در مقابل مادرشوهر گارد دارن اینجوره وگرنه عین همین جمله با همین لحنو مادرشون بگن اینجوری نمیش ...
خوب ببین واقعلا هم فرق داره اخرش یه زن غریبه هست هر چقدر هم خوب و مهربون باشه ولی وقتی مادرت باشه اون حست دیدگاهت فرق میکنه خیالت راحت از منظور نیست البته این را بطه دوطرفه هست همون طور که عروس چیزی بگه با دختر ادم فرق میکنه
خوب ببین واقعلا هم فرق داره اخرش یه زن غریبه هست هر چقدر هم خوب و مهربون باشه ولی وقتی م ...
نه من منظورم این نیس که نظر نده البته که محبت میکنه دستش هم درد نکنه واقعا ولی چرا میخواد به من بگه من نمیفهمم عادت های بچم رو و مثلا خودش بهتر میدونه و همش به من میگه این کار رو نکن چون عادت نداره من روز و شب با بچم هستم یعنی نمیفهمم به چه چیزایی عادت داره و چی میخواد ؟؟؟؟!!!!!!
خوب شاید چیزی توی دلش نیست شاید این طور میخواد بگه من بیشتر میدونم با تجربه تر هستم یه جور حس ...
چه حس ریاستی من ناراحت میشم هر کسی برای خودش حرمتی داره همون طور که اونا از مااحترام میخوان ما که عروس هستیم هم از اونا احترام می خواهیم فقط جاده یک طرفه نیس که