شنیدم پدر پسره از دیوار بالا رته کلی کتکش زد
یعنی اشوب شد تو محله
افتضاح بود کلا از شهر رفتن خانواده ی دختره
خداروشکر حداقل من فرار کردم حتی یادمه لباسمو از پشت کشیدن جیغ کشیدم فرار کردم انقدر دلم میسوزه نتونستم دوستمو نجات بدم دستشو میکشیدم اونا از اونور میکشیدنش اه اه
انقدر ترسیده بودم نرفتم به کسی بگم بچه بودم ای خدا چرا یادم افتاد