دیگه از دستش خسته شدم هرچی شوهرم احترام میذاره مامانم بدتر میشه
چند روز پیش اومدن خونمون عید دیدنی
شوهرم با برادرم ک ۲۰ سالشه شوخی میکرد یه شوخی خیییلی مسخره
مامانم یهو جلوی همه قاطی کرد و ب شوهرم توهین کرد و حالت تهدید انگشتشو برده بود بالا میگفت دفعه اخرت باشه ک باهاش اینجوری راجع به دخترا شوخی میکنی
شوهرم وا رفت
بعد از چند ساعت ک خواستن برن شوهرم مادرمو بغل کرد و بوسید گفت ببخشید من منظوری نداشتم برای اون شوخی ولی مادرم عوض اینکه نرم برخورد کنه بدتر از دفعه قبل بود
شوهرمم میگه دیگه خونشون نمیام چون دیگه ۶ ساله صبرم تموم شده بابت این رفتارهای زشت
راه دور هم هستم
بخدا خسته شدم نمیدونم چکار کنم