پسرم یه سالش پر نشده بود که باردار شدم.
الان دخترم پنجاه روزشه.
امشب جفتشون نذاشتن بخوابم الان خوابیدن.
منم تا همین الان زار زدم.
نه بخاطر بی خوابی،یا اذیت بچه ها.
بخاطر اینکه وقتی پسرمو نگاه می کنم سینه ام می سوزه،زود جاش پر شد.بچگی نکرد.
ناخودآگاه بزرگ تر به چشم میاد.
این داغ همیشه به دلم می مونه.
همین الان عکسای پارسال عیدشو دیدم.
فقط گریه گریه....
🥺🥺🥺
جلوگیری چرا نداشتی
وا برو خداروشکر کن شاید افسردگی گرفتی.....بذار راه برن ببین چقد با هممممم جور میشن
عزیزززززدلم هیچوقت گریه نکن.خداروشکر کن که دو تا فرشته داری .ما یه فامیلمون وضع مالیییش توپه ولی بچه دار نمیشه چون فشار بالاس ای وی افم نمیتونه بکنه😞خدارو شکر کن عزیزم انشالله باهم بزرگ‌میشن و اون موقع فقط تماشا میکنی و لذت میبری
خدا هر دوشونو واست نگه داره
خيلي بايد قوي باشي
اشکال نداره ک🤔
مثل من و خواهرم
آخی عزیزم
دیگه از اول باید جلوگیری میکردی
حالا الان این فکرارو نکن
با هم بزرگ میشن بچگی میکنن
به جفتشون محبت و توجه کن حق یکی ضایع نشه
پس قدیمیا که ۷ تا شیر ب شیر میاوردن چی
خب ناراحت نشید کاریه که شده.اون موقع که با شوهر عزیزتون داغ میکردید باید به فکر این روزا بودید نه الان.به هر حال همیکنه هر دو سالمن خدارد هزار مرتبه شکر کنید و بهشون برسید
الهی عزیزم😢
اگر بدونی وقت بزرگ میشن چقد ازت تشکر میکنن و پایه و یار هم میشن اند اکی الان خودتو ناراحت نمیکردی.من دقیقا میخوام پشت سرهم بارم
