آخه ماالان دوسالی عقدیم بعدخانواده شوهرمم فکراین نیستن که زودعروسی بگیرن منتظرن که شوهرم یه قرون دوهزارکنه پول برای عروسی جمع کنه،بعدمامانم ایناهم شهرستانن من خونه پدرشوهرمم همیشه. چون کارشوهرم جوریه که حتمابایدغذاازخونه ببره سرکارمادرشوهرم وخواهرشوهرمم همکاری نمیکنن میگن خانومت درست کنه بخاطرهمین من مجبورم همیشه پیشش باشم. امروزفهمیدم باردارشدم