پسر جاریم ده سالشه و فوق العاده بی ادب و حرف گوش نکن و حسوده.مادرش جدا شده.
به بچه من که دو سالشه خییییلی حسودی میکنه و همش اذیتش میکنه ولی میگه دوستش داره که ده درصد دوستش داره و نود درصد حسادت و بدی میکنه بهش.
همین امشب من در حیاط رو قفل میکردم که بچم نره بیرون و اون به بهونه های مختلف در رو باز میکرد و من دیگه کلاااافه شدم از بس بچم میرفت توی حیاط و اون کثیفی و سردی هوا...
چیزهای بدی از مادرش دیده و تعریف شون میکرد.
خاهر شوهرم هم دخترش که الان هفت سالشه رو نمیزاشت با این پسر بازی کنه ولی من بلد نیستم چطوری مشغولش کنم که با اون همبازی نشه و چیکار کنم که اون پسره هم نیاد سمت این . از عکس العمل ها میترسم . در حالیکه خاهر شوهرم با وجود اینکه مادرش میگفت تو خیلی حساس و بد بین هستی به این بچه اما اون پسر تحقیر میشد با حستسیت این و آشکارا وقتیکه بچه ش و این پسره میرفتن توی اتاق ، سررریع صداش میزد یا میرفتن میاوردنش خودش و پسرش و میگفتن نرین توی اتاق اما پسر جاریم که حرف گوش نکنه ، گوش نمیداد
الان هم این کارها رو برای من میکنه و خیلی کار بچه داریم رو سنگین کرده .عقده ایه و بچم رو میزنه زیر پوستی ولی بقیه ساده ن و نمیفهمن.
راستی ما و پدرشوهرم اینا تو یه ساختمونیم و پسر جاریم همیشه خونه اونهاست
کمک لطفالا☹😫