2777
2789
عنوان

حستون رو تو یه جمله می گین ( بد خوب هر چی باشه به دیده منت )

| مشاهده متن کامل بحث + 755 بازدید | 43 پست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

من دلم می خواهد بروم جایی دور
دور از ذهن
بروم جایی که اگر زود رسیدی دیـــر است

من دلم می خواهد
بروم آنجا که خدا بود و خودش
وهمان دم که مرا دم میکرد
بزنم بر بختم
و بریزم دیگی که گِل آدم می کرد

من دلم می خواهد
بروم آنجا که
خدا بود و درخت سیبی
که به من گفت نخـور

من دلم می خواهد
بروم از اینجا
بروم در شهری که قدیمی باشند
و ندانند از امروز
بروم جایی که
آتشی روشن شد
با جرقه با سنگ
بروم جایی که پر از جای خداست

من دلم می خواهد
بروم سال ها پیش
و به دور از مردم روز
بروم جایی که
اثری از غم امروز نبود
و من آسوده تر از اکنون بود

من دلم می خواهد
بروم از اکنون
بروم تا فردا
بروم خیلی دور
بروم آنجا که
شب و روزش یکسان
من نمیخواهم امروز
من دلم می خواهد
بروم از اینجا

من دلم می خواهد
که به فردا بروم
تا رسیدم
بنشینم لب صبح
و بخندم با نور

من دلم می خواهد بشوم عاشق آب
و فقط من باشم
و نهایت باران

من دلم میخواهد
نفس سرد بلنـــــدی بکشم
تا که خاموش شود
ترس از رفتن من...
احتراما،قدیمی ترین کاربرمَردِسایت،O2shOmaL کانال 🖤تلگراام بنده،دیدنش خالی از لطف نیست...
ممنون از لایک و مطلب گذاشتنتون
LilySlim Exercise days tickers
الهی !!!!
خدای تنهاییِ من......
چه بسا هر گره ای که در کار من می اندازی
همچون گره های قالی باشد که با آنها برای
سرنوشتم نقشی زیبا بیافرینی
آمین.......
از تو که می گذرم تو دست هایم را رها نکن تا پاهای رفتنم شل شوند

چشمهایت را از من نگیر! تا قامتم در برابر معصومیتشان خم شود

تا تنها با یک نگاهت سر جایم بنشینم!!!
خوب بود این مردم دانه هاى دلشان پیدا بود ...
من با دیدن اینا یاد شوهری جیگرم میوفتم و یاد دوران پر از هیجان دوستیمونننننننن
این چنین سرخ و لوند برخار بوتهء خون شکفتن وینچنین گردن فراز برتازیانه زارِ تحقیر گذشتن وراه را تاغایتِ نفرت بریدن.- آه ،‌ازکه سخن می گویم؟ ما بی چرا زندگانیم آنان به چرا مرگِ‌ خود آگاه هان اند. الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792