میخوای جدابشی باتمام بدیای شوهرت بازم نمیتونی جاتو جداکنی، کنارش میخوابی ولی عین قهر حتی اونم نزدیکت نمیاد.هم باهاش حرف میزنی هم عقلت مبگه محل بش نذار... نمبدونم دارم به طلاق عاطفی نزدیک میشم یا دلم براش میسوزه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دلیل این همه سردی و بی مهری دوتاتون اختلافتون ووووو...... چی شد اینجوری شد؟
شوهرم هی شروع کرد به کنترل کردن من بدون اینکه کاری کنم اصن بعد دعواها شروع شد نمیزاشت برم جایی باهمه قطع رابطه کردم پول توجیبی نمیداد.. چاقوکشید روم سکه هاموگفت ببخش 5ساله بچه دارنمیشیم مشکل داره دکترنمیره حالا من خسته شدم اون اغتاده جلو که بگه منم خسته شدم
نه دیگه یحالت دلسوزیه بنظرم... نگاش میکنم تمام بدیاش میادتوذهنم... کم توجهیاش لجبازیاش دست بزناش بددهنیش همه چی نمبتونم نزدبکش بشم میخوام جداشم ولی نمیدونم چ رغتارب داسته باشم