قشنگترین دوره زندگی من زمانی بود ک پیش پدر بزرگ مادربزرگم زندگی میکردم
من بعد از دیپلمم رفتم پیش مادربزرگم اونجا دانشگاه ثبت نام کردم سر کار میرفتم به معنی واقعی خوشبخت بودمممممم
بعد از به مدت همونجا خواستگار برام اومد ازدواج کردم منم مجبور شدم برگردم خونمون پیش مامان بابام بعدشم اومدم سر خونه زندگی خودم بعداز ازدواج ۹ماه بعد پدربزرگم فوت شد الآنم من مسولیت یه زندگی رو دارم و دیگه نمیتونم پیش مادر بزرگم بمونم و پدربزرگمم ک فوت شد دیگه اون خونه خونه سابق نیست