سلام تو بد شرایطی هستم لطفا کمکم کنید .همسرم چندماهی هست که با پدرم کار میکنه باهم زیاد سازش ندارن مخصوصا این اواخر .امروز خواهرم بهم پیام داد گفت میخوام یه چیزی بهت بگم دلم نیومد ندونی گفتش چندوقت پیش بردیا برادرم که پنج سالشه دست شوهرم سیگار دیده میره خونه به مادرم اینا میگه شوهرمم به مامانم اینا گفته محسن یعنی شوهرم هرنیم ساعت از مغازه میره بیرون سیگار میکشه امشب عصبی شدم همونموقع به شوهرم گفتم اونم جون بچمونو قسم خود گریه کرد گفت من اصلا سیگار نمیکشم حتی گفت بیا الان بریم خونه پدرت اینا اما من گفتم شبه نرفتیم