بیاید بگیم بخندیم اخر شبی..ترجیحا نسبتشم بگید
من یبار ترقه انداختم زیر صندلی دبیرمون
امدم شوهرمو اروم بزنم درگوشش البته به شوخی نمیدونم چرا در رفت محکم شد ازم دلخورشد😐
یه دختره ی بلاگر اسکول روغن مایع ریخت رو سرامیک بعد شوهرش از بیرون اومد کولی بازی دراورد که بیاد پیشش شوهرش سرخورد محکم خورد به کانتر آشپزخونه
یه شوخی خرکی با داداشم کردم🤦♀️لب استخر وایساده بود کلن تو خیال و فکر خودش بود هواسش نبود اومدم مثلن باهاش شوخی کنم بخندیم همچین دوییدم هلش دادم پرتش کردم تو استخر پاش پیچ خورد در رفت🤦♀️
کوسن رو زمین بود الکی اومدم به شوخی با پام شوتش کنم سمت داداشم حالا هیج وفت درست شوت نمیکنما
شوت کردم صاف رفت خورد به دستش گوشیشاز دستش افتاد رو زمین صفحش شکست😐🤦🏻♀️
شوهرم الان چندروزه کمر درد داره حتی جورابش و من پاش میکنم بعد من خل دیشب شوخی خرکی کردم پاش و محکم زدم زیر پاش خالی شد تصور کنین درد به کجا زد به خود کمرش 😅
شوخی سر کلاس بود
با استاد لج بودم
یه بار روی صندلیش از این چسب ها هست که خیلی میچسبه عالیه اسمش یادم رفته
خلاصه خالی کردم روی صندلیش اومد نشست بعد میخواست پاشه درس توضیح بده هر چقدر زور زد نتونست قیافش شبیه گوجه شده بود😂😂😂
البته بعدا فهمید کار من بوده 😂😂 نمرمو کم کرد
الان هم همین آقای استاد شوهرم هستن😁😁
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
