سلام.
چطوری ادامه دادید؟ مثل قبل شدید؟ بازم ادامه داره کتک زدنه؟
احساس می کنید کار بدی کرده بودید که این کار رو کرده؟
من یه بچه دو سال و نیمه دارم. شوهرم هر دوباری که خواهرهاش طولانی موندن خونمون من رو کتک زده!
یه بارش این طوری بود: بچه تازه دوسالش شده بود و من به شوهرم گفتم بچه رو نگاه کنه و رفتم یه کاری انجام بدم. بعد که اومدم دیدم بچه ماژیک رو کرده تو دهنش و تو دهنش و لبش و صورتش ماژیکیه. منم هول شدم و گفتم: ای وای بچه ماژیک رو خورده و تو چرا حواست نبود. بعد تندی رفتم که دستمال بیارم دهنش رو پاک کنم که اومد دنبالم و از پشت زد تو کمرم و گفت: حالا داد و بیداد داره. همه ماژیک می خورن!! ما هم ماژیک خوردیم! من اصلا عصبانی نبودم بیشتر ترسیده بودم و شوکه شدم بود برای همین فقط گفتم: وا.. بزار پاک کنم دهنش رو. خیلی وقته اصلا حواست بهش نبوده دیگه. اونم یکی محکم زد تو گوشم. منم نمی دونم چرا ناخودآگاه و یه دونه پسش زدم. بعد هم کلی کتکم زد و انگشت شستم در رفت و هنوزم باهاش کار میکنم گاهی کبود میشه زیرش.
بعدا فهمیدم نگو بچه رو سپرده بوده به خواهرش و از این عصبی شده بوده که الان خواهرش ناراحت میشه.
من فکر کردم همون یه باره ولی یه بار دیگه هم دقیقا سر بچه و خواهرش من رو زده.
اصلا نمی دونم باید چه رفتاری داشته باشم. احساس می کنم دستش هرز شده و اگه خواهرش بیاد خونمون نمی دونم باید چی کار کنم