2777
2789
عنوان

شوهرم خیلی ادم زبون نفهمیه

| مشاهده متن کامل بحث + 1034 بازدید | 88 پست
[QUOTE=179384264]خیلی‌موفق ها به شوخی گرفتم رد شدم فک کرده چه خبره اصلا ادم نیس بهش گاهی میگم‌درد دا ...

بخدا خیلی تو‌خوشی گفتم بهم من دوس دارم اینحوری باشی اینکار کنی از این اهلاقت بدم میاد ولی اصلا انکار با این نیستم ۲روز خوب میشه دوباره اخلاقش همون میشه خودم میگم اگه بچت رو دوس داری زندگیت رو دوس داری نذار بی اخترامی بینمون بشه من دوس دارم به هم‌اخترام بذاریم ولی انکار اون‌شروع میکنه منم دیگه نمیتونم‌جلو خودمو بگیرم منم میکم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

والا ندیده بودیم با زن حامله دعوا کنن ‌ ولش کن لابد دلش از حایی پر بوده خوب میشه معلوم تی فازشون چیه ...

من باید هی بهش یاداوری کنم نفهم‌حامله هستم چرا ابنکار و میکنی 

الانم تصمیم گرفتم‌گفت میخوام‌بیام ناهار بگم‌بیا کوفت و‌زهرمار هست با گ...و...ه


این دیگه یه کم زیادی بود  

وقتی سالهای نوجوونی رو میگذروندم بدون اینکه خبر داشته باشم در گوشه ای از ایران متولد شدی. الان که فکر میکنم میبینم خدا قبل از اینکه دردهارو به من بده درمانش رو برام در 1500 کیلومتر دورتر آفریده بود.حکایت آشناییمون هم غریب بود. سر یه بحث ساده درباره چیزی که حتی در وجود داشتنش تردید هست. ولی اینها بهانه بود چون از روزهای اول حس کردیم در قلبمون اتفاقاتی داره میفته.تو بخاطر همه رنجهات و بی پناهیات با خدا قهر بودی و من قسم خوردم تورو دوباره با خدا آشتی بدم.من هم جسدی بودم که تازه از گور ده ساله خودش بیرون خزیده بود(چرا همه فکر میکنن توی روابط عاطفی فقط دخترا آسیب میبینن؟ ایکاش زخمای دل من هم قابل رویت بود).  تو اسیر دست جلادی بودی که از بی کسی تو نهایت استفاده رو میبرد و با زجر دادن روحی و جسمیت روح کثیفش رو ارضا میکرد. با شنیدن دردهای همدیگه گریه کردیم و با شنیدن صدای خنده همدیگه از ته دل خندیدیم.اما روزای خوشی زود گذشت و بعدش امتحانات سختی شروع شد. امتحاناتی که یه فرد عادی از پسشون برنمیومد.ولی خب ما غیر عادی بودیم. امتحان اول تو شکنجه و حبس در اطاق تاریک بود  ولی تو سرخم نکردی. امتحان من تهدید خودم و خانوادم بود و اقدامات بعدش که ... اما بهت که گفته بودم قسم من هیچ جوری نمیشکنه.امتحان بعدی چهل روز بی خبری محض بود که دردناکتر از قبلی بود.هیچ نشونی ازت نداشتم. بعد از چهل روز دربه دری که همدیگه رو پیدا کردیم تو چند تا از موهای سرت رو توی 18 سالگی سفید کرده بودی و صورت منم مثل اجساد شده بود.اوایل تنها نگرانیم تو بودی چون از خودم اطمینان داشتم. از اینکه زندگیم منو مثل یه صخره محکم بار آورده.اینکه موقع سختی ها میتونم از یه ادم احساساتی (که توی لحظات عاطفی ابایی از اشک ریختن نداره) تبدیل به فولاد سخت و بی احساس بشم. اما تو مثل غنچه بودی. کی فکرشو میکرد یه غنچه کوچیک بتونه وزیدن اینهمه تند باد وحشی رو تاب بیاره؟ اما وقتی عملکرد تورو توی اولین امتحانت دیدم فهمیدم نگرانی هام بی دلیل بوده.الانم روزارو میشماریم. از یک تا صد. تا این انتظار کشنده تموم بشه و زودتر بهم برسیم. و در این لحظات فقط میدونم اگر تمام عمر بهت محبت کنم جبران یکی از زخمهایی که بخاطر من خوردی نمیشه.
خوبه زبونش رو داری چیزیت نمیگه دیروز مریض ببودم گفتم ببذدکتر منو گفت بابات ببرتتتت گفتم شوهرم مرده😭 ...

من بهش گفتم مریضم ...انقد باهم شوخی میکنیم باورش نشد داشتم میمردم اخر عصبی پاصدم رفتم ب مامانم گفتم منو ببر دکتر ...اومدم خونه گفتم دکتر بودم گفت چرا بدون اینکه ب من بگی رفتی دکتر گفتم تو پیامک تو تماس تلفنی رو در رو همه جوره گفتم حتما باید میمردم تا میبردی دکتر 😒😒😒 من فک میکردم از عمد منو دکتر نبرد نگو باور نکرده بود

الا ک دارم اینو مینویسم تیکرم روی ۲۰ هست هروقت تیکرم رفت رو ۲۵ بهم بگو تیکرت رف رو ۲۵🤨😍بزا ذوق کنم😁
گفت اه توام همیشه گیج میزنی یه همچین چیزی گفت دیگه خون به مغزم نمیرسید منم هی میگفتم خفه شو اونم بدت ...

یه گیج میزنی بهت گفته صدتا خفه شو بهش گفتی نونم پرت کردی درم محکم بستی.فقط گردنشو با گیوتین نزدی.

بعد الانم ناراحتی که عصبیت کرده؟😐

الانم تصمیم گرفتم‌گفت میخوام‌بیام ناهار بگم‌بیا کوفت و‌زهرمار هست با گ...و...ه

اوکی دمتم گرم پکیج کامله 😉 چیزی هم کم نزاشتی !!! 😅

جدا از شوخی بهش بگو مگه تو میخوای بزایی که انقدر قات زدی ؟! عوض کمکته باید منبعد شما صبحانه بزاری من دیگه سنگین شدم یخورده مراعاتم و کن 

خودتم کمرتو بگیر و بشین دستور بده بفهمه زن پا به ماه یعنی چی . نمیخواد تریپ مادر فداکار برداری بیشتر تو استراحت باش جانم 😊

یه گیج میزنی بهت گفته صدتا خفه شو بهش گفتی نونم پرت کردی درم محکم بستی.فقط گردنشو با گیوتین نزدی. ب ...

اخه من میگفتم‌اون میگفت خفه شدی خلاصه خیلی کش میداد بغضم گرفت پاشدم رفتم مجبور بودم‌ول میکردن میزدم‌یه چیزی میشکوندم که خنک شم در این حد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یه دختره هس

بهاررر3 | 33 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز