حالا اونا مسافرتای انچنایی
هر شب شام بیزون
نه اینکه بخدا بخوام دروغ بگم ولی هر روز یه مانتو یه تیپ
ینی من بلد نبودم اینطور خرج کنم
باهاشون رو دروایسی دارم نمیتونم ناراحتیمو مستقیم بگم
از یه طرفی میگم زندس اختیار مالشو دار از یه طرفی میگم من بچم حسرت موز موند تو دلش اینا اینجور خرج میکنن اخرم صاحب خونه شدن