2777
2789

من  و مادر شوهرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم و  شوهرم هم کم دسته چون طلبس من یه مشکل اساسی با مادر شوهرم دارم ...همیشه بهم میگه تو عین دخترم میمونی ولی برام اونجور که باید مادری نکرده و بین من و بچش فرق میزاره ....فقط از لحاظ لفظی و دهانی بهم میگه دخترم ولی وقت عمل کردنش که میرسه پا پس میکشه و بارها از اینکه بین منو بچش فرق میزاره زجر کشیدم و میکشم و باووجود اینکه بخاطر پسرش اومدم یه شهر غریب هوامو نداره و درکم نمیکنم وقتی اینجوری میشه من خیلی دلم بیشتر برا مادر خودم تنگ میشه  ومیزنم  زیر گریه😭😭😭😭و بیشتر این دوری و غربت عذابم میده ....پنج روز پیش که روز پدر بود رفتیم خونه مادر،مادرشوهرم یعنی مادربزرگ شوهرم .اونجا خاله شوهرم بود که لباس فروشه و تو جمع های خانوادگی لباس فروشی میکنه بعد همه خانوما جمع شدن تو یه اتاق و به منم گفتن بیا خب من اولش نخواستم برم چون شوهرم پول نداشت ولی چون بقیه گفتن مجبورا رفتم همینجوری نشستم ی جا و خاله شوهرم داشت لباساشو نشون میداد بعد مادر شوهر چند تیکه هی برا خودش لباس بر میداشت و منم فقط ی جا نشسته بودم و لباسارو میدیدم😭😭😭بعد وسطاش گفت بهم توام به لباسا نگاه کن ببین چیزی خوشت میاد بعد شوهرمم اومد تو اتاق و باهم به لباسا نگاه کردیم و از سه تا تیکه لباس خوشم اومد و خواستم بزارم کنار برا خودم که یهو مادر شوهرم گفت ببین من فقط پول یه تیکشو میدونم بقیشو خودت میدونی منم تااین جمله رو شنیدم حساااابی بهم برخورد دلم شکست خواستم بزنم زیر گریه تو اون جمع و بد جور دلم برا مامانم تنگ شد مخصوصا تو این روزای دم عید چون تا قبل از دو سال پیش که من مجرد بودم هرسال عید مامانم میبرد منو بازار اول برا من خرید عید میکرد  و بعد اگه پولی میموند مامانم برا خودش خرید میکرد و آخرش بابام ...خلاصه حسابی خورد شدم و دلم نابود شد و تازه فهمیدم پدر مادرم چی بودن   چقدر در حقم پدر مادری کردن  و هیچکس نمیتونه مثل اونا برام پدر مادری کنه و چه فرشته هایی بودن...پدر مادرم همیشه بخاطر من از خودشون میزدن و نمیذاشتن من چیزی کم داشته باشم بعد همش میدیدم مادر شوهرم تیکه به تیکه داره لباساشو بیشتر میکنه و منم بیشتر دلم میشکست و میگفتم نگاه کن چقدر به فکر خودشه اصلا مهم نیست براش دم عید و پسرش و عروسش لباس نو ندارن و فقط برا خودش داره میخره و بعد به یه بهانه ای که اون جمع متوجه ناراحتی من نشه دو تیکه از لباسارو پس دادم و یه تیکشو تو کیفم گذاشتم و فوری به شوهرم گفتم بریم بیرون و تا زدیم بیرون های های گریه میکردم😭😭😭

تا الان هرموقع یاد اون صحنه و اون لحظه ای ک دلم شکست میوفتم گریم میگیره و بیشتر دلتنگ مادرم میشم اینقدر دیگه از اون حرکت ناراحت بودم و گریم گرفته بود تا سه روز سردرد بدی داشتم ....خداییش انتظار همچین حرفی  نداشتم ...همش دارم به شوهرم میگم مامانت فقط به فکر خودشه خودش نو بپوشه شیک بپوشه و گو بابای پسرش و عروسش که پول ندارن لباس بخرن😭😭😭😭😭😭

دیگم از اون روز اینقدر حس بدی بهش پیدا کردم که نه  دیدمش و بلکه تو عملش متوجه شدم دیگه هیچ رابطه مادر و دختری بین اونو من وجود ندارد و نخواهد داشت😭😭😭

بیایین راهنماییم کنید تروخدا لطفا 

خودت داری میگه دیگه

رابطه مادر دختری نخواهدذبود

تو عروسشی، اون‌یکی دخترش

فقط تحمل کن 

و صبور باش اعتماد به نفستو ببر بالا  منم اینطور بودم

و خداروشکر کن حداقل یه جا داری زندگی کنی 

ما همش آواره هم هستیم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تا نصفه خوندم

چرا سادگی میکنی اخه معلومه ک هیش کی مادرخود ادم نمیشه

مادرشوهرا وقتی میگن مثل بچم میمونی فقط باید بهشون گف من احتیاجی ندارم ب تو خودم مادر دارم تا بفهمه ک اشتباه گرفته 

هیچ توقع نداشته باش توقعاتشونم بها نده

چار روز دیگه هر کار کنن فقط منت و توقعه اما وجدانا مادر خود ادم منت نداره این ادا ها رو نداره

انسانیتی نیست وقتی کار انسانها کشتن بچه هاست

موقع عقد مگه نيمدونستي داري با يه پسر بي پول ازدواج ميكني؟

برو خودت كار كن چشمت به دست خودت باشه نه دست مادرشوهرت

پول تو جيبت باشه انتظار نميكشي مادرشوهرت مجوز برا خريدت صادر كنه

وا😕 تو مگه با مادرشوهرت ازدواج کردی؟ کم دست هست که هست وظیفشه خرجتو بده نه مادرشوهرت ... شوهرتم اگه نداره خب باید بسازی باهاش فقط تو نیستی که لباس عید نخریدی حالا درسته کار مادر شوهرتم درست نبوده اما اون مسئول خریدت نیست ایشالله دست شوهرت بازشه هرچی دوس داری بخری

          بی حوصله ام ... چنان که غم می ریزد                                                                                                                                           یک لحظه اگر تکان تکانم بدهند                                               ..🚶‍♀️...🚶‍♀️     ...            🚶‍♀️        ...                      🚶‍♀️              

مادرشوهر ها همینن باید عادت کرد

نام فرزندم را علی گذاشتم تا زیر سایه حضرت علی بزرگ بشه و نگهدارش حضرت علی باش برای موفقیت و خدشبختی و پاکدامن بودن پسرم صلوات بفرستید تا فرزندی صالح و خلفی بشه برام آینده درخشانی داسته باشه و باعث افتخارم و سربلندیم بشه... خدایا خیر و دنیا و اخرت رو نصیب من و فرزندانم بکن. ..  خدایا فرزندانم رو خادم اهل بیت قرار بده و سفره نشین امام حسین قرار بده در خونه امام حسین بزرگ بشه جون بگیره جوان بشه و پیر بشه زندگیش با قرآن نماز خودت واهل بیت مانوس بشه ... خدایا من از تو  معجزه میخاهم  معجزه بزرگی در حد خدا بودنت معجزه ای ک  اشک شوقم از معجزه ات جاری بشه تو خودت بهتر میدانی اللهی امین... عاشقتم خدا نگهدارم باش... مرسی ک بهم ی پسر زیبا و شیرینی عطا کردی اگه میشه ی دختر زیبا و شیرینی هم نصیبم کن تا جنسمون جور بشه... خدایا هرچی دارم از وجود رحمت خودت هست هیچوقت مرا ب حال خودم وامگذار حتی ب اندازه پلک برهم زدن... خدایا منو خانوده ام رو پیش دوست دشمن شرمنده نکن... خدایا هیچکس رو شرمنده بچه و مهمون نکن خدا دلها مارو هدایت کن وبعداز هدایت گمراه نکن ک تو ارحمن ارحمین... خدایا منو از این خونه نجات بده لطفا برای صاحب خونه شدنم صلوات بفرستید زندگی باجاری و مادرشوهر خیلی سخته خیلی... لطفا برای بردارم و زندگیش دعا کنید تا بزودی صاحبخونه بشه تا زن بچش خوشبخت بشن 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز