2777
2789

آره دوست مامانم بهش میگن نامزدت مشروب میخوره از سر سفره ی عقد بلند میشه دیگه هم ازدواج نمیکنه جالبیش اینجاس ک دامادم دیگه زن نمیگیره، خانم الان از ۵۰ سال بیشتر سن داره 

مهربان جان وقتی ی نفر میگه برام دعا کن یعنی دستش از خیلی جاها کوتاه شده ولی امیدش همچنان اونو ب تقلا وا میداره.... مهربان جان  برام رسیدن ب آرزوم میشه 1 صلوات مهمونم کنی؟ با قلب مهربونت ک ب خدا نزدیکه 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همزمان ک ی نفر دگ رو میخاس  پسرخاله امم اومد خاستگاریش  خانواده امم اصلا و ابدا راضی نمی ...

آبجیت چی شد؟ 

مهربان جان وقتی ی نفر میگه برام دعا کن یعنی دستش از خیلی جاها کوتاه شده ولی امیدش همچنان اونو ب تقلا وا میداره.... مهربان جان  برام رسیدن ب آرزوم میشه 1 صلوات مهمونم کنی؟ با قلب مهربونت ک ب خدا نزدیکه 

پسر همسایمون همین پارسال با دختر دایش عقد کردن...پسر کلا دوتا بچن‌‌‌....پولدار 

دختر با دوس پسرش گرفتن ‌‌دو سه ماه بعدش طلاق ‌‌

دختر هم با دوست پسزش ازدواج کرد ی خانواده گدا گشته .‌‌پسر زشت...


جالبیش اینع پسرعمه با ی دختر خیلی خفن ازدواج کرد..

چه عروسس گرفتن...

همون دختر دایی تو عروسی پسرعمه از وسط نمیومدن پاینن..کلا دوتا خانواده ها گل بلبل باهم رفت امد دارن😑😑😑😑😑

یا  ودود ...

بله دیدم

داداش خودم

روزی ک رفتن محضر شناسنامشو دید سنش ۱۰ سال بیشتر از چیزی بود که گفته بودن. داداشم خییییلی دو دل بود. 

ما هم بهش گفتیم اگه نمیخوای همین الان برو بیرون از محضر اونم بدون اینکه حرفی بزنه رفت. مامانم قضیه رو ختم به خیر کرد دیگه

بله دیدم داداش خودم روزی ک رفتن محضر شناسنامشو دید سنش ۱۰ سال بیشتر از چیزی بود که گفته بودن. دادا ...

😁😁😁😂😂😂

چه جالب 

مگه اشنا نبود ..بهرحال ادم ی مدت در تماس باسه  میفهمه سن طرف بالاست

یا  ودود ...

اره دیدیدم زنداییم طلاق گرفت رفت ازدواج موقت کرد مرده خیلی بد اخلاق بود اخرشم معتاد شد زنداییم اومد به داییم گفت من طلاق گرفتم بیا بخاطر پسرمون برگردیم (داییم زن نگرفت)گفت باشه قیامت شد تو خانواده مااااا یعنی انقدر داییمو فحش دادن خاله و مامانم که حد نداره اونم فقط میگفت پسرمون و بخاطر بچه(ما میدونستیم هنوز زنشو دوست داره)اخرشم یه قرار عقد گذاشتن فقط دایی اخریم و مادر بزرگم رفتن ماها گفتیم عمرا بیایم تو تین همه دق دادی طلاق گرفتنی به مرز جنون رسونده بود ماهارو انقدر حرص خوردیم و گریه ...

خلاصه بگم مامان بزرگم میگه اول بله رو از عروس گرفت بعد داییم گفته نه🤭انقدر حرصی شده داییم هل داده رفته بیرون بعدشم داییم زنگ زد بهش گفت خاستم بدونی دقیا چه کاری بازندگیت کردی ....

خدا جون مرسی بابت تمام داده هات و نداده هات
بله دیدم داداش خودم روزی ک رفتن محضر شناسنامشو دید سنش ۱۰ سال بیشتر از چیزی بود که گفته بودن. دادا ...

ماهم یه مورد اینطوری داشتیم

داماد تو  محضر دید عروس ازش بزرگتره

اونم داد و هوار راه انداخت و عقد رو به هم زد

آبروی خانواده عروس رفت..ولی خب کارشون اشتباه بود نباید دروغ به این بزرگی رو میگفتن

جنگ نبود، ابزار سنجش حلال زادگی بود 🇮🇷

پسر همسایمون همین پارسال با دختر دایش عقد کردن...پسر کلا دوتا بچن‌‌‌....پولدار  دختر با دوس پس ...

چ هضمش سخت شد😂😂

فقط دختره ضرر کرد البته عشقشه دیگه.... نمیشه گفت ضرر ...!!!!....ولی در کل....

بیخیال ....نمیدونم چجور بگم😂

اره دیدیدم زنداییم طلاق گرفت رفت ازدواج موقت کرد مرده خیلی بد اخلاق بود اخرشم معتاد شد زنداییم اومد ...

وای چه باحال ..

کسی که رفت و باید ی سنگ بدرقع راهش کنی 

میخاستم داییتو خودم خفش کنم که رسیدم به اخرش😁😁😁

یا  ودود ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792