2777
2789
عروسیا ما اینطوره ک پدر دختره از دختر رضایتشو میپرسه و عقد تو مسجده  تعریف میکردن باباهه اومده ...

حالا بابای من بود میگف یعنی چی نه  ما آبرو داریم خودش میرفت میگفت اوکیه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بابام میگفت تا لحظه اخر ترس داشتم ک بگی نه   

بمیرم از بس اذیتشون میکردم حالم نامعلوم بود کلا  

میشه به یه مامان ک داره سعی میکنه مستقل باشه با ف،الو یا حتی لایک کوچیک انگیزه بدین🫶                    hanami_style3@

با سالاد شیرازی 🤤🤤🤤

رژیم دارم عین بز همش دارم کاهو و کلم می‌جوم. 😂

ولی ‌پلو مخلوط رو با ماست و ترشی و سبزی خوردن بیشتر دوست دارم. 

نویسنده‌ی سه اثر چاپ شده و  روزنامه‌نگار  کلیک===>خاطره زیبای زایمانم
اسم فیلمش چیه؟.... کجا پخش میشه؟

۸ونیم دقیقه‌.هرشب ساعت ۱۰ از آی فیلم. دیگه فکر کنم قسمتای آخرشه 

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین. از زمانی که وارد نی نی سایت میشم همینطوری دونه به دونه پشم.ام کنده میشه تا زمانی که خارج میشم واسه خودم راحت اپیلاسیون میشم😁کاشکی همه اتفاق های دنیاااا باب دل آدم بوددد.....میشه واسه ظهور امام زمان یه دونه صلوات بفرستی  اللهم عجل لولیک الفرج.  خدایا شکرت
بعضی  از ازدواج ها زوریخ چند مورد تو روستاها دیدم که دختره گریه میکرده میگفته نه ولی عروسش کردن ...

ی بارم قبل اینکه داماد برسه داماد چون یکم مشکل داشته قبل مراسم حالش بد میشه میبرنش بیمارستان و عروسی یکم بهم میخوره و یکی از مهمونا بلند میشه میگه منو جاش عقد کنین خلاصه دوماد ک میاد میبینه عروسشو با یکی دیگه عقد کردن 🤣

شغل مردم من جان دادن است            جان دادن در جاده های ناهموار.          جان دادن در ته دره ها.    جان دادن در هوتک ها.    جان دادن در شکم تمساح ها.    جان دادن درمیان دود گازوئیل ها.     جان دادن در میان انبوهی از رگبار گلوله ها.     شغل مردم من جان دادن است 🙃

من یکیو شنیدم که نه گفت.مال خییلی قدیم.داستان هم نیست.یه خانمی میاد سر سفره عقد می بینه مهریه رو کمتر از مبلغ توافق خوندن.اونم شیک می گه به این دلیل خیر.شما مهمانان خوش اومدین تشریف داشته باشید پذیرایی بشید.خودشم پا میشه صورتش و آرایشش رو می شوره و می شینه قاطی مهمونا

نمیدونم بهمم‌گفت بخاطر رفتارسرد من و اینکه من خجالتی ام و باهاش حرف نزدم این فکر کرده ک من دوسش نداش ...

اها ببخشید پرسیدم خوشبخت باشید❤

و سوگند به نامت که تو آرام منی❤علی جانممم❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز