بچه ها چند ماه پیش من با ی پسری دوست بودم و بعد از اون قرار شد با یکی از فامیلامون ازدواج کنم که باهم ارتباط داریم الان
الان اون دوست قبلی زنگ زده که دوست دارمو این حرفا برگرد
منم چون جوابشو دادم حس عذاب وجدان داشتم و به نامزدم گفتم الان گیر داده شمارشو بده
منم نمیخام بدم که همه چیزمو سره بهش بگه
چکار کنمم میگم نمیدم میگه خودم پیدا میکنم
واسش کاری نداره که دسترسی داشته باشه به تماس های من
الان نگید چرا بهش گفتگو این حرفا چیکار کنم دیگه شمارشو نهاد ازم
خب گند زدی حالا میگی ما چی بگیم
خودت بگو انصافا
چی ب نامزدت گفتی واقعا که چقد بچه ای ☹😒
به نظرم هیچوقت با این اقا خوشبخت نمیشی چون شکاکش کردی
خودت کردی که ...... بر خودت باد
بگو شمارش یادم نیست ولش کن گور باباش
بگو شمارشو دادم مادرم باهاش حرف زده متقاعدش کرده دیگه جای نگرانی نیست اونم اروم بگیره
وای خداعقلت کجابوداینکاروکردی فک کردی اگه بهش گفتی میگی اشکالی نداره زن خوب وخوشگلم که بهم گفتی اعتمادم نسبت بهت بیشترشدمتاسفم برات
گند میزنین بعد دنبال راهنمایی میگردین
با این گفتی نگین ولی ببخشید که میگم
عزیزم این حرفا رو نباید به یه اقا زد رگ غیرتش میزنه بیرون تا پیدا نکنه هم ول کن نیست
باهاش منطقی حرف بزن بگو من پرونده اونو بستم و تو با این رفتارت فکرمو درگیر میکنی اذیت میشم بهتره بیخیال باشیم انگار هیج اتفاقی نیفتاده
بچه ها جای سرزنش نیس خو ادم نمیتونه یچیزایی رو مخفی کنه همش دوست داره به طرف بکه حتی به قیمت خونش باشه یکی مقل منه گاو😔😂
عزيز اشتباه کردی که گفتی...
الان باید کلا دوست پسر سابقتون رو بلاک کنید و فکر کنید از اول وجود نداشت و به همسرتون هم اطمینان بدید که عاشقشی...
از هیچی نترس بده حرف بزنه اونیو باید دوس داشته باشیو زندگیتو باهاش شروع کنی ک تورو باگذشتت قبول کنه ن وضعیت حالت ایندتو باکسی بساز ک باطنتو دوس داشته باشه همه جوره پیشت باشه ازهیچ کس نترس خدا یارویاور توئه
