دلم خیلی گرفته ... کیسه آبم پاره شد و دکتر ختم بارداری اعلام کرد..(کورتاژ شدم ) نی نی پسر بود گذاشتن تو یه شیشه دادن دستم .. بعد از دو سقطم که قبل سه ماهگی بود این دفعه چون چهار ماهمو رد کرده بودم خیلی خوشحال بودم که نی نی م میمونه که....(موقع زایمان پاهاشو که دیدم الانم جیگرم کباب میشه کاش نمیدیدم )... بازم روزای انتظار ...بازم ترس از حاملگی بعدی...ای خداااااااااا چرا من؟؟؟ آخه چرا؟؟؟؟من صبرم تموم شده دیگه نمیتونم تحمل کنم... افسرده شدم دوست ندارم کسی رو ببینم.