بیاین تعریف کنید یکم بخندیم حالمون عوض بشه
من یبار رفتم برای دختر شال و کلاه بخرم رفتم تو مغازه دسدم عه مغازه دار اشناست دوست شوهرم بود سلام احوال پرسی کردیم گفت بفرمایید در خدمتم هول شدم گفتم تال و تولا میخواستم وای کل تنم یخ زد از خجالت بعدش اومدم بیرون انقدر با خودم خندیدم همه تو بازار نگام میکردن فکر میکردن دیوونه شدم 😂😂