منم طبقه پایینشونم،اصلاخوب نیست،شرایط رفتنوهم ندارم
من مشکلی بامادرشوهرم ندارم یعنی بااخلاقاش وحرفاش کنارمیام بی خیالی طی میکنم
ولی اینکه هرروز چهارپنج ساعت میادبرام حرف میزنه واینکه به همه چیزم کارداره خیلی بده،نمیدونم واجبه که عروست کنارته حتماهرروزبری خونش وصبح تاشب حواست باشه کی هست کی نیست
احساس میکنم زندگی نمیکنم فقط دارم روزامومیگذرونم