من شب خوابیدم ،صب ک بیدار شدم یه دشت خیلی خیلی بزرگ از گلای لاله روی تختم گذاشته بودم،بعدشم خیلی شیک و مجلسی پاشدم رفتم مدرسه😐
تا حالا چند بار این تاپیک رو زدن و هر بار نینی یار اخطار داده چرا دوباره این تاپیک رو میزنین. یه ذره سلیقه به خرج بدین موضوع بهتر به ذهنتون میرسه
تا پیرزن بشی همین وضع رو داری
مادرم خطاب به من در حالی که یدونه نوار بهداشتی رو گرفته بود جلوم😔
عزیزم تو سایتی که آقایون هم عضو هستن درست نیست همچین تاپیکی زده بشه😑
تو خونه همراه بابام تنها بودیم حس کردم دسشویی دارم رفتم دیدم بلهههه😁
هیچی خالم خونمون بود دیگه دادم اون نوار بهداشتی گذاشت برآمد یدونه هم سیلی زد
من خاطره اولین رو که یادم نیست اما کلا خیلی خیلی دردام زیاد بود جوری که گریه میکردم
یه بار رفتیم شمال همه خوشحال بودن و بهشون خوش میگذشت اما من از درد به خودم میپیچیدم چون به کسی نگفته بودم خیلی خجالت میکشیدم به مامانم به آبجیام هیچ کدوم نگفته بودم
این خاطره من نیست دوستمه میگفت من مدرسه بودم وقتی بر گشتم رفتم خونه رفتم حموم دیدم خونه فکر کردم از زخمه گفتم بیخال بعد دیدیم شورتم خونیه رفتم به خواهرم گفتم چنان زد زیر گوشم بعد گفت حالا برو به مامان بگو 😑
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
