اولاش تو چشام نگاه میکرد نیگفت دوسش داره الان میگه نداره ولی سرکار باهاش حرف میزنه میخنده میگم اگه دوسم داری به خاطر من باهاش حرف نزن فکر کن نیست میگه نمیتونم کمک ندم من اینجوریم منمدیگه کاری به کارش ندارم میگم سمتم نیا ولی قبلیم خیلی درد میکنه و خیلی داغونم از اینکه هر روز باید برم و ببینمشون