بیاید از نوستالزی هامون بگیم.
به خصوص اونایی که کمتر ازشون یاد میشه.
اولم خودم میگم:که متولد ۷۸ هستم
عمه گلاب رو یادتونه
کتاب دزده و مرغ فلفلی
کتاب گربه ی من ناز نازیه همش به فکر بازیه
شعر تو حوض خونه ی ما
اون خط کش ها که لول میشدن
خمیر بازی هایی که تو جلد مقوایی زرد رنگ بودن
نوشمک بود یخمک بود چی بود
بستنیای زی زی گلو
تاب و سرسره های فلزی
الاکلنگ های تو پارک
چرخ و فلک ها
حسنی و گلنار( تو برنانه عموپورنگ بودن)