با همسرم دعوام شده بود ...☹
دلخور بودم ...😳
از تعریف نکردناش ، از اینکه منو نمیبینه ، از صدای بلندش ....🙁
صفحه ی گوشیمو که باز کردم ، دیدم برام پیام اومده 😏
سلام خواهر چه پستای قشنگی میذاری 🙂
تو دلم خوشحال شدم از تعریفش 😉
گفتم با خودم مثل برادرمه دیگ 😋 جوابشو بدم ....
گفتم لطف دارین 😊
یکمی آروم شدم ، ☺
فردا شد ، بعد از ظهر ، منتظر ِ پیام همسرم بودم گفتم شاید عذر خواهی ازم بکنه ، دیدم این آقا باز پیام داده 🙄
" خانومی یه مشورت باهاتون میخواستم کنم "
کم کم "باهاتون " تبدیل به " باهات" شد .... دوم شخص جمع شد دوم شخص مفرد ، اسم کوچیک و " عزیزم" جای خودشو یه فامیلیم داد .... 😒
و به خودم اومدم دیدم تمام زندگیم به این آدم وابسته س ،،،
و من به همین راحتی شدم " خیانتکار" 🙁😔
به همین راحتی
تغییرات لحظه لحظه صورت میگیره، نامحرم در مجازی هم نامحرمه ، نگید " من که اهل اینکارا نیستم "، بجاش حد و حدودی که شرع و انسانیت برامون تعیین کرده رو رعایت کنیم 😍
😍 این صرفا یک داستان بود اما امیدوارم ما هیچ وقت نقش اول این داستان رو بازی نکنیم در زندگی 😍