نكات مثبتشون خيلي زياده
يه نكته ي منفي كه الان تو ٣٤ سالگي هم به شدت باهاش درگيرم اينه:
پدر و مادرم به شدت از گريه كردن من تو كودكيم ناراحت ميشدن و اجازه نميدادن هر وقت نيازداشتم گريه كنم
بماند كه الان جوري هستم كه با ديدن گريه ي يه بچه يا حتي حيوون هم اشك ميريزم
و اينكه من هم اصلا طاقت ديدن گريه دخترم رو ندارم و تنها وقتي كه عصبي ميشم زمانيه كه گريه ميكنه
كلي رو خودم كار كردم كه اجازه بدم هر وقت نياز داشت بدون حرف گريه كنه و حتي وقتي ميبينم بغض داره بهش ميگم مامان گريه كن دلت خالي شه
اما يكي تو سرم جيغ ميكشه اينجوروقتا🙁