2777
2789

اگه باعث آزار روحیتون میسه تو این تاپیک نمونید

دوست دارمبدونم که تکرار نکنم من برا بچه هام

خودمون 

پدر مادرم خیلی خیلی پست هم بودن و هوای همو داشتن اما برا ما بچه ها ابدا اینطوری نبوده

من تو سی سالگی علتش رو اتفاقی فهمیدم

چون فکر میکردن اگر از ما حمایت کنن دفعه بعدی ما کار بدتری انجام میدیم حمایتشون از منو خواهرم صفر بود صفر صفر

من متاسفانه حتی بعد از ازدواجمم همسرم حامی ام نبود


 _۰__۰_ برا پسرم دعا کنید خوب بشه. ممنونم

من فقط از ابزار تربیتیشون نام میبرم:

چوب ، دمپایی ، مگس کش ، خاک انداز  ، جارو و ...

.(به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ، که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم .)  ( که مازندران شهر ما یاد باد ، همیشه بر و بومش آباد باد. )

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گاهی وقتا آدما از محبت و وابستگی بیش از حد اسیب میبینن...من پدرم خیلی خیلی بهم محبت زبانی عاطفی میکرد خیلی هم خودشون به من وابسته شدن هم من رو به خودشون وابسته کرده بودن واسه همین برای ازدواجم خیلی به مشکل برخوردیم و پدرم یکسال طول کشید تا کنار بیاد با اینکه دخترش رو با کسی شریک بشه

نکته مثبت اینکه خیلی از لحاظ مالی بچه هاشونو ساپورت میکنن،هیچی کم نمیزارن 

نکته منفی اینکه وقتی من کار اشتباهی انجام میدادم،انقد دعوا میکردن و باهام قهر میکردن،که باعث شد الان همه چی و ازشون مخفی کنم.به حدی که وقتی مزاحم تلفنی دارم جرات نمیکنم چیزی بهشون بگم از ترس اینکه نکنه خودم متهم بشم.

انقد تنها بودم و باهام حرف نمی‌زدن که شدم یه آدم عصبی که نمیتونم چند دقیقه با یه نفر صحبت کنم😪

سرده  سر پره سردرده....ببین نبودنت با من چه کرده...

البته خودم هم تا یکسال بعد از عروسی بشدت وابستگی اذیتم میکرد طوری که بعضی وقتا از همسرم میخواستم ک شب رو خونه مادرم بخوابم ولی الان که باردارم حس میکنم دارم بهتر میشم ولی پدرم همچنان...

هیچوقت چیزی رو از ما نمیپرسیدن

هم من هم خواهرم رشته دبیرستان و دانشگاهمونو پدر مادرمون انتخاب کردن من از رشته ام راضی بودم اما خواهرم نه خیلی هم باهاشون جنگید ولی اصلا کوتاه نیومدن بابام خودش رفت دانشگاه ثبت نامش کرد

 _۰__۰_ برا پسرم دعا کنید خوب بشه. ممنونم
نکته مثبت اینکه خیلی از لحاظ مالی بچه هاشونو ساپورت میکنن،هیچی کم نمیزارن  نکته منفی اینکه وقت ...


ما هم

من ترجیح میدم ب شخصه مشکلاتمو تنهایی حل کنم با مطرح کردنشون فقط حرف میشنوم

 _۰__۰_ برا پسرم دعا کنید خوب بشه. ممنونم
ما هم من ترجیح میدم ب شخصه مشکلاتمو تنهایی حل کنم با مطرح کردنشون فقط حرف میشنوم

آره واقعا 

منم همیشه خودم مشکلاتمو تنهایی به دوش میکشم

شاید اگه بگم حمایتم کنن،ولی انقد سرزنش میکنن که آدم مث چی پشیمون میشه

سرده  سر پره سردرده....ببین نبودنت با من چه کرده...
چقدر سخت عزیزم

بله خیلی سخته...پدرم هنوزم به همسرم حسادت میکنه منم دلم میسوزه ...البته هیچوقت به همسرم بی احترامی نمیکنه..آسیبی که از مادرم خوردم این بود که رفاقت و دوستی و صمیمیتی که باعث بشه همه حرفامو بهش بزنم رو بعد از ازدواجم باهام شروع کرد و قبلش با سختگیر بودنش باعث شد من اصلا هیچ چیزی رو جرات نکنم بهشون بگم و بترسم از مادرم و باعث اسیب هایی شد 

من مامانم فکر میکرد ه دخترای بی دست و پایی هستیم میمونیم رو دستش ب اولین خواستگار شوهرمون داد


بعد داماداش اب پاکی رو ریختن رو دیتش

پشیمون شد ولی چه فایده چوبشو ما داریم میخوریم

 _۰__۰_ برا پسرم دعا کنید خوب بشه. ممنونم

نكات مثبتشون خيلي زياده

يه نكته ي منفي كه الان تو ٣٤ سالگي هم به شدت باهاش درگيرم اينه:

پدر و مادرم به شدت از گريه كردن من تو كودكيم ناراحت ميشدن و اجازه نميدادن هر وقت نيازداشتم گريه كنم

بماند كه الان جوري هستم كه با ديدن گريه ي يه بچه يا حتي حيوون هم اشك ميريزم

و اينكه من هم اصلا طاقت ديدن گريه دخترم رو ندارم و تنها وقتي كه عصبي ميشم زمانيه كه گريه ميكنه

كلي رو خودم كار كردم كه اجازه بدم هر وقت نياز داشت بدون حرف گريه كنه و حتي وقتي ميبينم بغض داره بهش ميگم مامان گريه كن دلت خالي شه

اما يكي تو سرم جيغ ميكشه اينجوروقتا🙁

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792