آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانیدیک نفر در آب دارد می سپارد جان یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
خدایا دلم را کسانی شکستند که هرگز راضی به شکستن دلشان نبودم از آدم هایت نمیگذرم از دل سنگشان از جنبه نداشتن هایشان از همه ی خوبی هایی که دلشان را زد خدایا از خودم هم نمیگذرم حق من این همه مهربان بودن و احساس داشتن نبود حق من اینهمه تنهایی نبود خدایا من با آدم هایت بد نبودم اما بد کردن آنها را به تو واگذار میکنم........