بچه ها از دوازده شب دارم سعیمیکنم بخوابم. اما خوابم نمیبره.فکرم درگیره
برای همین گفتم بیامازتونبپرسم ببینم چیکارکنم.
اوضاع مالیمون خوب نیست. و چندهفتست که یکمی بهتر شده و اونم داریم قسط و قرض هامون رو صاف میکنیم.تو این چند سال خرید درست حسابی نکردیم. و همش صرفه جویی کردیم.و من انقدر مراعات کردم که شوهرم یه جورایی عادت کرده به این کم خرج بودن من.
اینارو گفتم که بدونید و درست و حسابی قضاوت کنید.
برای روز مادر میخواستم برای مادر خودم و مادرشوهرم روسری بگیرم که دوتاش بشه ۳۰۰ تومن. که هم روسری خوبی گرفته باشم. هم زیاد گرون نشه برامون.
دیشب خواهرشوهرم به شوهرم پیام داده و گفته بیا باهم پول بزاریم یه میز بخریم برای مامان.
شوهرمم بهش گفته من میخواستم چیز دیگه بگیرم. و بهش گفته حالا بهت خبر میدم. حتی گفته انقدر ندارم.که خواهرشوهرم گفت: مامان گفته یه کادو معمولی که بخواین بگیرین ۲۰۰ تومن میشه. پس همونو پول بزارین اینو برامبخرین.
*میز که میخوان بگیرن نفری ۳۵۰ میوفته.
که واقعا برای ما با این خرج های گرون و درامد معمولی و دوتا بچه بازم زیاده. تازه مادر خودمم هست.
و منم همیشه میگم نمیخواد برام کادو بگیری که زیاد برامون سنگین نشه.
و این شده عادت.
الان شوهرممیگه چون مامانم گفته بیاین بگیرین اگهنگیریم زشته. منم این وسط حرصم از خودمگرفته که انقدر کم خرج بودم.شوهرم به من اهمیت نمیده و براش زشت نیست که برای من چیزی نخره.
از طرفی خوشم نمیاد مادرش سفارش داده و نگاهی به جیب پسرش نکرده.
به نظرتون چیبگم به شوهرم که بدون دعوا مسئله حل بشه. و دلخوریپیش نیاد. امشب خونه خواهرشوهرم همه دعوتن. لطفا بگید چیکارکنم