2777
2789

من ک فراووون مثلا چن وقت پیش جلو شوهر خالم ، طرز خنده خواهرشوهر خالمو درمیاوردمو متوجه نبودم داداشش اونجاس...دیگ نشد جمش کنم😂😂😑

@هدوءبیکران  ایشون همش،داره گند میزنه نمیتونه جمعش کنه

مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده.                     بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:)                       goftino.com/c/BVamgS      پیام بده😐                 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من یبار داشتم میرفتم ارایشگاه داداشم فک کردم تنهاس نگو دوستش اونطرف نشسته بوده (خیلیم پیش دوستش خودمو با حجب و حیا نشون داده بودم)رفتم تو محکم گفتم یالااااااا حاجی مصطفییی دیدم پسره ب افق خیره شده منم زود محو شدم از صحنه

میپرم دلهره کافیست خدایا توببخش...خودکشی دست خودم نیست خدایا تو ببخش...خودکشی مرگ قشنگی که ب آن دل بستم...دسته کم هردوسه شب سیر به فکرش هستم...گاه و بیگاه پرازپنجره های خطرم...به سرم میزند این مرتبه حتما بپرم...

به عنوان اسطوره سوتی در خدمتتون هستم‌‌...پسرخالم خیلی رسمی خواست بهم دست بده تو جمع زدم قدش فکر کردم های فایو میخوادبکنه😂 جالب اینه که اصلا دوکلمه هم درسال حرف نمیزنیم باهم نمیدونم این های فایو لعنتی از کجا اومد تو ذهنم😑

انقدری که چشمم به امضاهاتون افتاد صلوات فرستادم هاله ای نور دور صورتم حس میکنم🙂، باتشکر از عذاب وجدان که یدونشو هم رد نکرد🥲

یبارم خالم زنگ زد اژانس (زیاد وارد نیس ب گوشی و اینا)گف فلانی میای ماروببری فلان جا ؟طرف گف ن کار دارم.خالمم فک کرد قطع شده گف شاشیدم دهنت

  دیدیم مرتیکه الو الو میکنه دخترخالم جواب داد گف واقعاااا دستتون درد نکنه خخخخ

میپرم دلهره کافیست خدایا توببخش...خودکشی دست خودم نیست خدایا تو ببخش...خودکشی مرگ قشنگی که ب آن دل بستم...دسته کم هردوسه شب سیر به فکرش هستم...گاه و بیگاه پرازپنجره های خطرم...به سرم میزند این مرتبه حتما بپرم...

ها یادم اومد...من هرازگاهی بلند فکر میکنم...بعد یه شوهر خاله دارم زیاد قمپز در میکنه یبار تو جمع فامیلی داشت از وجناتش میگف منم سرم تو گوشی بود بعد یهو گف شکر خدا پول بزرگی دستم اومده میخوام بیزینس بزرگ راه بندازم خارج کشور دست زهره رم(خالم) بگیرم ببرم خارج با خودم...سرم همچنان که تو گوشی بود تو دلم گفتم هه شتر در خواب بیند قرمه سبزی...سرمو اوردم بالا دیدم جمعیتیست نگاه ها رو من و مثه اینکه بلند فکر کرده بودم😐😐 سه ساله اون خالمو و شوهرشو ندیدم

انقدری که چشمم به امضاهاتون افتاد صلوات فرستادم هاله ای نور دور صورتم حس میکنم🙂، باتشکر از عذاب وجدان که یدونشو هم رد نکرد🥲
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792