دلم یه ذره شده قد ته جوینتامون
واسه چشمای ماهت توی شب تاریکم
واسه حرف تو که نمیشه اصلا جایی زد
واسه وقتی که عاشقی و نشه کاری کرد
چرا نمیرسم بهت باز هرچی راه میرم
الکلی شدم من از مستی صدات
کور میشدم میکردم وقتی که نگات
بعد چند سال تو خوابم هستش تصویرت به جات
توی عمق چشمات بشم غرقی که نجات
نبینم، تو بمون اینجا به جات من میرم
میدونم خیلی برات الان غریبم
کاش میشد تو هم برمیگشتی ولی من
میخوام برگردم