بچه ها دیشب مادر شوهرم. مهمونی داشت مادر شوهرم. کلی غذا درست کرده بود. جوری که من دیدم خیلی ازش موند . به دخترش آخر شب از غذاها داد که ببره. از همش بسته بندی کرد براش.
ولی اصلا به من تعارف هم نکرد. با اینکه کلی ظرف شدم و کار کردم.
بعد شوهرم امروز میگفت از غذاها خیلی خوشمزه بود. نیاوردی زیاد موند. گفتم مامانت هیچی نگفت. خودشم بدش اومد. گفت به خواهرم پس چرا داد
واقعا به مادر شوهری که میشه ادعا داره عروسم مثل دخترم میمونه. پس چرا اینجور وقتا مثل دخترش باهام رفتار نمیکنه.