مادرشوهرم

بهتون پیشنهاد میدم این تایپیک هارو مطاله کنین

https://www.ninisite.com/discussion/topic/5362129/

بت-خانواده-همسر-را-بشکنید?page=30

https://www.ninisite.com/discussion/topic/4870265/صمیمیت-ممنوع?page=20

هر چی حساسیت نشون بدی بدتر میگه ک بسوزی ....

خب صمیمی تر شو بیشتر رفت و امد کن منم برادرشوهرم مجرده  از یه طرفم با مادرشوهرم تو یه ساختمونیم همون هفته ای یه بار شام میریم پایین  خودمم حس میکنم خیلی کم محلشون میکنم با اینکه باهم خیلی خوبیم میدونم دارم براشون کم میزارم هم ت محبت کردن هم سر زدن  از یه طرف فک میکنم اگ یه جاری گیرم بیاد توجهشون به اون باشه و اون خونگرم تر از من باشه و رفتو امدشم بیشتر باشه  از حسودی دق میکنم☹☹🥴🥴 

کلفت میخواد یا عروس 

من با جاریم قطع رابطم مادرشوهرم هم از عمد وقتی من هستم همش از اون میگه چنان خودمو زدم با اون راه چندبار گف میشنوی چی میگم؟   گفتم ببخشید حواسم جای دیگه بود نفهمیدم چی گفتی...    دید ادم حسابش نمیکنم دیگه نمیگه

عزیزم هر آدمی یه ذات و اخلاقی داره.ما نمیتونیم عوضشون کنیم تا زمانی که خودشون بخوان.مادرشوهر تو هم اینجوریه.فقط تاجایی که میتونی پیششون نرو باهاشون تا جایی که امکان داره همکلام نشو.هروقتم حرفی زد که ناراحت شدی با خودت بگو این آدم همینه که هست من نمیتونم عوضش کنم پس برام مهم نباشه

نگران نباش كارما كار خودشو ميكنه

مادرشوهر منم زياد پز عروس اخري رو ميداد توي نامزدي همه چي بهم ريخت اخرشم با اونهمه هديه ى طلا طلاق گرفت رفت (با اينكه دختر خواهرش بود)

الان تازه قدر منو ميدونن ميگن صدرحمت به غريبه (من غريبه هستم)

بی محلی کن و اصلا برات مهم نباشه و ارزش نداشته باشه 

باز گفت فقط لبخند بزن بهش بگو تو راست میگی 

خیلی اذیت کرد بگو حالا هر چی باشه به من که نمیرسه ولی تلاشت رو بکنید.

خودتم میگی سعی داره حسادت راه بندازه از الان بدون که تو مشکلی نداره اون بنده خدا نمیتونه کاری کنه داره اینجوری اذیتت میکنه بفهمه برا تو مهم نیست بی خیال میشه .اینجوری توجه کنی به حرفاش هر روز یه عیب و ایرادی درست میکنه یه روز تو یه رو خانوادت یه روز بچه 

اتفاقا باید حد و حدود رو رعایت کرد

محبت کن ولی اندازش

چون رفت و امد زیادو صمیمی شدن زیاد ممکنه ناراحتی بیاره

حرف و حدیث زیاد میشه و رو ها به هم باز میشه

خب با ۲تا بچه معلومه نمیشه وقت کرد 

چی بگم والا من خودم کم رفت و امد دارم  احترامم هم دارن اما به قول یه تایپیکی از خانواده همسر بت میسازیم که حتما باید ازمون راضی باشنو تعریف کنن و خوششون بیاد 

مادرشوهر منم خیلی زبون بریزو با سیاسته  خداییش هم خوبن  اما بعضی وقتا نمیدونم از رو قصد یا همینجوری یدفعه میگه اره عروس فلانی خونشون بود میگف داره جارو برقی میکشه خونشونو یا عروس فلانی از صبح بدون شوهرش اینجاس و از این حرفا یا از زرنگیه دخترایه خودش تعریف میکنه البته من که به هیچ جام نمیگیرم اما میگم شاید منم باید یه تکونی به خودم بدم یکم بیشتر  بهشون برسم 💁‍♀️