سلام خواهرم ۱۵سالش هست خیلی خوشگله قد بلنده و...
از یکسال پیش اومد به من گفت من دوسال با یک پسری دوستم و عاشقش شدم به مامان بگو میخواد بیاد خواستگاریم مادرش زنگ به مامانم و... مامانم گفت کوچیکه عروسش نمیکنم چند بار زنگ زدن و مامانم گفت نه پسره هم هنوز هیجده اش کامل نیس میگه من خیلی دوسش دارم حالا پسره رفته در خونه مامانم گریه میکنه میگه من میخوامش خواهرمم از اون طرف گریه میکنه و خواستگارای خیلی بهتر از اینم داره میگه همینو میخوام ما میگیم کوچیکه ولی میگه میخوام میترسیم فرار کنه با پسره بره چیکار کنیم تو رو خدا اگه راه حلی میدونید کمک کنید از طرفی پدرم خیلی رو این مسائل حساسه وهیچی در این مورد نمیدونه میترسیم بفهمه سکته کنه فقط من و مامانم با شوهرم میدونین لطفاً کمک کنیددد😭😭😭😭