خانوما این جاریم کلا حسوده از وقتی من پا گذاشتم خونشون از جشن عقدمون گرفته همین چند ساعات پیش دخالت و پشت سرم حرف زدن شده کارش.
الانم بعد چند ماه که روز عروسیمونم مشخص کردیم میگه یه روز جلوتر بندازینش..همینجوری دستوری به شوهرشم گفتم هی برو خونه مامانت اینا هی بگو تا راضی شن که خانوادشم اصلا چون میشناسن میدونن حرف زنشه حساب نکردن.حالا هم دیده کاری نتونسته انجام بده دو روز مونده ب عروسیمون زنگ زده به پدر شوهرم ک واقعا میخوایین عروسی بگیرین واای چ زشت کروناست و تو کوچتون فلانی مرده و ...کلی بهونه بعد پدرشوهرمم خوب جوابشو داده و قطع کرده 🤣🤣آییی داره دلم خنک میشه که همه دارن اون روشو میبینن از بس چتد هزار چهرست🤣
بنظرتون اگه دیدمش اینا حرفاشو بزنم تو صورتش یا مثل یه سالی که گذشت بی توجهی کنم بسوزه؟
