بچه ها میخوام ی کمکی ازتون بگیرم به عنوان خواهرای خودم
من الان خودم نامزد دارم
این قضیه برمیگرده به ی سال پیش و از اون موقس زندگیو از من گرفته
ازتون خواهش میکنم بدون قضاوت کمکم کنین
بچه ها پارسال همین موقعا بود ک من با یکی از دوستام(هانیه) خیلی صمیمی شدیم ک از من ی سال کوچیکتر بود.اون یه دوست پسر(پرهام) داشت ک تو شهرستان کوچیک ما بدجووور مشهور بود چون با دخترای زیادی دوست بود
من چند بار بهش گفتم ک این ادم پسر خوبی نیست خطرناکه باهاش بهم بزن اما به گوشش نمیرفت
همون موقعا یه مشکلی واسه من پیش اومد ک هانیه و پرهام خیلی پشت من بودن و کمکم کردن.نگو ک هانیه عکس منو ب پرهام نشون داده بود و اون از من خوشش اومده بود.بعد اون مشکلم ک حل شد ما ی گروه داشتیم ک توش حرف میزدیم سه تایی تا یه روز نمیدونم هانیه چی گفت ک پرهام بدجوری حالشو گرفت و جلوی من خیلی با هانیه بد حرف زد.من شصتم خبردار شد ک ی خبراییه.اینم بگم ک پرهام خیلی از هانیه سواستفاده میکرد.
اینا با هم قهر کردن من این وسط خیلی تلاش کردم اینارو آشتی بدم باور کنین.تا اینک هر کار کردم آشتی نکردن.پرهام گفت میخوام مامانمو بفرستم خواستگاریت منم ک فک میکردم شوخی میکنه گفتم بفرست.فرداش بود ک دیدم مامانش با ی خانومه دیگ اومدن خونمون.گفتم چون ی شهرستان کوچیکیم همه همو میشناسن.اینام با ما آشنا دراومده بودن
بعد مامانم اومد گفت اینا از کجا اومدن منم راستشو گفتم مامانم گفت من بهشون گفتم حداقلش تا کنکور اصلا حرفشم نزنین و اونا رفتن
من اونجا فهمیدم ک پرهام واقعا قصد بدی نداره و این دفعه قصدش خیره.
خدا منو نبخشه😔منم خوشم اومد چون واقعا موقعیتش خوب بود از اون طرفم با هانیه تموم کرده بود در صورتی ک من اصلا نقشی نداشتم تقصیر خود هانیه بود ک عکس منو واسش فرستاده بود
من با پرهام دوست شدم و ی روز ک همینجوری رفتیم بیرون در حد نیم ساعت پرهام استوری گذاشت و هانیه فهمید با منه
بعدش اومد ازم پرسید منم راستشو گفتم گفتم اومده خاستگاری و اینا هانیه خیلی گریه میکرد میگفت جوابت مثبته؟
میگفتم بخدا نه اصن بابا و داداشم نمیزارن
همونجا هانیه بهم گفت هیچوقت نمیبخشمت چند بار این حرفو زد رفت
حالا منم همونجا بعد یکی دوماه از پرهام جدا شدم چون ی مشکلاتی پیش اومد
هانیم هر جا ک رسیده بود گفته بود این بین مارو بهم زده خودش با پرهام دوست شده در صورتی ک اینطوری نبود
الان به نظرتون من باید چیکار کنم؟انقد عذاب وجدان دارم واسه هانیه که فقط دلم میخواد خودمو بکشم
توروخدا یه راهکار جلو پام بزارین.