من عمممممراً اجازه بدم در مورد زندگیم اظهار نظر کنن
خواهر شوهر کوچیکم۱۳سالش بود توو عقد،عید دیدنی خونه عمه شوهرم بودیم،جلچ اونا بهم گفت:این چیه پوشیدی؟یه لباس بهتر میپوشیدی....چنان قشقرقی راه انداختم که شوهرم باهاش دعوا کرد،گریه افتاد...دیگه اون اولین و آخرین فضولیش بود...
پدرشوهرمم چند باری فضولی کرده،توو فکر اینم برا بستن دهن اون چکار کنم