یه بار عقد بودیم رفته بودم خونه مادرشوهر تو یه شهره دیگه بعد شوهرم با اینکه دوسم داشت ولی خانوادش خیلی دوران عقد سختگیر بودن که پیش هم نباشیم اونم زیاد باهام تنها نمیشد برعکس خانواده خودم که اعتقاد داشتن وقتی دونفر عقد میکنن دیگه زن و شوهر حساب میشن ومنم از رفتار خانواده شوهرم تعجب میکردم..خلاصه اونا خواستن برن مهمونی و شب بمونن ولی من خودمو زدم به مریضی که باشوهرم تنها باشم یه لباس خوشگلم پوشیدم و آرایش کردم😒بعد که رفتن منو شوهرم موندیم وقتی فهمید من فیلم بازی کردم لج کرد باهام و رفت توگوشیش و محل نذاشت منم گریم گرفت و دعوا راه افتاد و مثل سگ کتک خوردم😑😑😑😑
حتما وقتی خودتو خوشگل کردی لباس خوشگل پوشیدی رفتی کنار شوهرت، شوهرت بهت گفت به من دست نزن استغفرالله😂
ببخشید استارتر گلم ولی خندم گرفت😁😅
سلام😍حدیث هستم🙈🤪 خانوم کوچولوی آقا مسعود🤕🤪 یه دختر شیطون آبان ماهی😬 که از بس حرف میزنه مخ عاقاشو میخوره😅یه دخی درس خون🤓 ولی عاشق آشپزی،کیک پزی و شیرینی پزی😍💪 عاشق خرید کردن و دور زدن توی پاساژ😎✋