تازه تمیز کردم و نشستم
همیشه تمیز و مرتبه ولی شوهرم صبح زده همه چیو شکسته نصفشو جمع کردم نصفش مونده خستم بخدا چرا خدا ظالمارو نمیبینخ
مرتبه و تمیز فقط سرویسها شستن میخوان
تمیز ومرتب مثل همیشه چون وسواس دارم ولی مچ دستم خیلی درد میکنه😥
مامانم به زور مجبورم کرد خونه رو تمیز کنم ولی بعدش که تمیز کردم خودش آمد دوباره تمیز کرد خسته شدم هر روز خونه تمیز
تمیز کنم
خونه من اکثرا مرتب به جز مبل مخصوص همسرم که ی کوه لباس روشه ...راه پله که پر وسایلشه..اوایل مرتب میکردم گاهی روزی چندبار ..الان میگم اون جاهای خونه مال خودشه به من چ😅🤣
راستش خیلی ترکیده و مطمئنم وقتی که برگردم خونه کاملاً منفجر شده😅
پسر یه ماهم دو هفتس باسنش سوخته هرچی دکتر میبرم پماد میزنم خوب نمیشه از صبح بازش گذاشتم کل خونه خشک کن های کثیفه پسرم روپامه نمیتونم برم بشورمشون از صبح که بلند شدم حتی یه لیوان آبم وقت نکردم بخورم دلم براش میسوزه نمیدونم چرا خوب نمیشه بخدا اشکم دیگه درومده😭
داغون چون دارم خونه تکونی میکنم و فرشامو دادم بشورن
نگید چه موقع خونه تکونیه من هر وقت احساس کنم نیازه خونه تکونی میکنم و اینجا هم که هوا گرمه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
