شوهر من يبار يازده رفت تا دو شب البته اونجا دعوا نكرده بوديم
كلا مردا وقتي دعوا ميكنن دوست دارن برن يه مدت تنها باشن حتي اگه مقصر خودشون باشن
مثل شوهر من
بحث كرده بوديم مقصر هم بود ولي رفت بيرون و چند ساعت گم و گور بود منم اصلا زنگش نزدم بعد دو سه ساعتي خودش پيام داد معذرت خواهي كرد و اومد خونه