2777
2789

میخان برای خواهرزادش توی خونه ما تولد بگیرن در حد خانوادگی ده دوازده نفره  اول با خواهرش پیشنهاد داد باهم مشورت کردن بعدش اومد بمن گفت خیلی ناراحت شدم من باید همه کارارو بکنم شام بپزم حالا که بهش میگم چرا بامن هماهنگ نکردی خونه منه من باید ببینم وسیله دارم یا نه 

بهش برخورد میگه من برا تولد خواهر زادم باید از تو اجازه بگیرم میگم اجازه نه حداقل با من یه مشورت میکردی میگه من میخام خواهرمو شام دعوت کنم باید بتو بگم منم ازش عذرخواهی کردم گفتم ببخشید من چون خواهرتو دوس دارم بخاطرش اینکارو میکنم اشکالی نداره 

الان بمن میگه چرا عصبی هستی میگم نمیدونم 

خیلی ناراحتم اصلا نمیتونم هضم کنم اگه می تونید بدون توهین کمک کنید بنظرتون چیکار کنم 

حتی حاضر نشد یه ببخشید بگه بابت اشتباهش 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من بودم خیلی جدی برخورد میکردم چه خونسردی تو

به اینا نگاه کنید:😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐اینام به شما نگاه میکنن نه؟ خیلی جالبه منم اولش باورم نمیشد😶😶
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته